در مذمت پوپولیسم

ساخت وبلاگ

پوپولیسم را دوگونه معنا کرده اند: عوامفریبی و مردمگرایی. گویی دو سر یک طیف اند. پوپولیسم نه عوامفریبی خالص است آنچنان که کلاهبرداران کلاه بر می دارند و نه مردمگرایی مخلص آنچنانی که بودا و گاندی و ماندلا زیستند. 

پوپولیسم را باید رویکردی سیاسی دانست که در ظاهر به نفع مردم است و به واسطه آن مردم از سیاستی منتفع می شوند و یا حداقل در کوتاه مدت منافع عمومی جامعه را تامین می کند اما در باطن و یا در بلندمدت به ضرر جامعه و منافع ملی ختم می گردد. رهبران پوپولیست لزوماً انسان هایی شارلاتان و قالتاق نیستند. بسیاری درد فقر را چشیده اند و حالا که بر سریر قدرت نشسته اند می خواهند فقر را در جامعه ریشه کن کنند و همگان را از منافع اجتماعی بهره مند سازند. اما همین رهبران بنا به دلایل سیاسی، روانی و ایدئولوژیک به راهکارهای علمی و تجربه شده بدبین اند و برای همین می خواهند طرحی نو در اندازند. 

لابد آن مقاله معروف در رابطه با پایین آمدن سطح رهبران جهان را خوانده اید. اما پوپولیسم بذری نیست که در هر سپهر سیاسی بروید. تخم پوپولیسم برای رویش زمینه و زمانه مناست می خواهد. پوپولیسم در جامعه ای سطحی نگر و اشباع شده با مجموعه آگاهی های ساندویچی و فست فودی قابلیت بالا آمدن می یابد. جامعه ای که به کمک ابزارها و فناوری های ارتباطاتی توهم دانایی پیدا کرده.  

زمانی که اینستاگرام و فیس بوک و تلگرام و .... جای مطالعه و تفکر را می گیرند و ضمیر انسان به زمین مستعدی برای کاشت هر شبه دانشی در می آید پوپولیسم هم در قالب سیاسی ای سر بر می آورد. رواج اندیشه هایی همچون دانشگاه هیچ چیزی به آدم یاد نمی دهد و فقط انسان های مدعی تربیت می کند...، بیل گیتس و استیو جابز دانشگاه نرفته اند و کتاب هایی همچون بابای پولدار و بابای بی پول و... همگان نتیجه همین تفکر ساندویچی و سطحی است. کسی نمی پرسد استیو جابز بر پایه کدام تحقیقات فیزیکی توانست اولین سیستم عامل خود را بسازد و یا بیل گیتس با استفاده از کدامین زبان رایانه ای که ساخت کدام دانشگاه است توانست سیستم عامل ویندوز را طراحی کند. متاسفانه هیچکس نمی پرسد که پشت صفر تا صد پروژه های تکنولوژیکی کدامین مهندسان و پژوهشگران قرار دارند که پیروزی فاتحانی چون گیتس یا جابز را رقم می زنند. البته این تنها مثالی کوچک و البته معروف از همین پوپولیسم است. 

پوپولیسم نمود سیاسی امتناع اندیشه است. 

برای این واژه قاعده یک کتاب مطلب برای نوشتن دارم. کاش بتوانم زمانی آن را بنویسم. 

فریدون و فرخ...
ما را در سایت فریدون و فرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6zehnenaghesb بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 22 بهمن 1398 ساعت: 3:31