موضوع انشاء: تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟

ساخت وبلاگ

یادش اصلا نبخیر. من از آن دسته آدم هایی هستم که هیچگاه دلش برای کودکیش تنگ نمی شود. ما بی آنکه بخواهیم زود بزرگ شدیم اما همیشه کودک ماندیم. هر گاه یکی از هم سن و سال های ما نماینده مجلس شود یا در شهر کوچکمان پستی بگیرد تعجب می کنیم. از بس که این بزرگتر ها مثل بتون چسبیده اند به این صندلی ها و دل نمی کنند. گویی با خدا قرار گذاشته اند از صندلی به تابوت منتقل شوند و از اتاق ریاست مستقیم به خانه ابدی کوچ کنند.

اما این موضوع انشاء برای من نماد همان چیزی است که الان هستیم: کلیشه و عدم خلاقیت. هر سال از سوم ابتدایی تا دبیرستان این اولین موضوع انشای سال بود. از بس معلمانمان ایده نداشتند. تقضیر هم نداشتند. درگیری در امور روزمره باعث می شود که ذهن انسان درگیر روزمرگی ها شود و دیگر جایی برای انتزاع باقی نماند. ما همان نسلیم که با بحران زاده شده ایم و در بحران های ادامه دار زندگی کردیم و احتمالاً در بحران می میریم. سال 1382 بود که بحران هسته ای شروع شد. الان زادگان آن روزها در حال پایان دادن به مقطع کارشناسی خود هستند و این بحران همچنان ادامه دارد. گویی ناف ما را با بحران بسته اند و ما محکومان زندانی در دریای پرتلاطم بحرانیم.

به رسم هر سال عید را در خانه نماندیم. از دو روز قبل به شهرمان رفته بودیم. قرار نبود جای دیگری برویم. سال تحویل همراه پدر و مادرم به گلستان شهدا رفتیم و آنجا سال را تحویل کردیم. بر سر مزار پدربزرگم هم حاضر شدیم و فاتحه ای خواندیم. بعد هم بر سر مزار شهدای گمنام صفائیه رفتیم. در راه خواهرم زنگ زد و سال نو را تبریک گفت. به خانه آمدیم. روزه داری مانع از خوشگذرانی می شود. برای همین زمان را با بچه ها می گذرانم. ماشین مسعود را شستم. ساعت هدیه امیرعباس را هم به او دادم. خیلی خوشحال شد. هنوز پدرش با خانواده قهر است. نشیمنگاهش متزلزل باد.

همان 3 فروردین به تهران بازگشتیم. بهره ما از این سفر فقط هزینه بسیار و دیدار با پدر و مادر من بود. به نظرم روزهای خوب و سال خوب را باید ساخت. خدا هم کار خودش را می کند. مثل سلامتی که برای همه دعای سلامتی می کنیم اما بجای توصیه های بهداشتی و راهنمایی های تندرستی فقط دعا می کنیم و تعارف می نمائیم. در حالی که شکم ها پر از چربی است و خون از قند و کلسترول اشباع شده و فشار خون مانند تورم به رگ ها فشار وارد می کند، به نظرم دعای سلامتی در بهترین حالت یک آرزوست آنهم دست نیافتنی.

برایتان سالی سراسر عقلانیت، نظم، دانش و همراه با برنامه ریزی و اهداف میان مدت آرزو می کنم. امیدوارم در پایان سال به هدفی که این روزها برای خود تعیین کرده اید رسیده باشید. برای من رسیدن به وزن ایده آلم (80 کیلو)، حفظ تندرستی جسمی و روحی، یادگیری زبان عربی و تمام نمودن این پایان نامه دوست داشتنی مهمترین اهداف شخصی است که دنبال خواهم کرد. باید سری به برنامه سال پیش هم بزنم ببینم چقدر موفق بوده ام.

سینا برادران جمعه سی و یکم فروردین ۱۴۰۳ 13:33

فریدون و فرخ...
ما را در سایت فریدون و فرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6zehnenaghesb بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:33