افتخار زن بودن

ساخت وبلاگ

از ابتدا هم خیلی با جنس لطیف ارتباط خوبی نداشتم. نه اینکه ضد زن باشم. کلاً در ارتباط با زنان دچار مشکل بودم. بگذارید به حساب دیوار لرزان اعتماد به نفسم. زن های زندگی من زیاد نبودند. مادر و خواهران و همراهم همین... اما همینقدر که به زندگیشان می نگرم می بینم فداکارانه همراهیم کرده اند. کلاً زنان همراهان پایه ای هستند حتی تا ته جهنم هم با تو خواهند آمد. اگر آسمان روحشان آبی باشند مثل آفتاب بر زندگیت می تابند و اگر دلشان قرص به بازوان گرمت همچون باران به زندگیت می بارند و زندگی می بخشند. 

مثل همه ما مردان که قلق داریم آنها نیز قلق دارند و به رغم روحیه پیچیده و رفتار ایهام گونه شان یک ویژگی مشترک دارند که همانا شاه کلید ره یافتن به دلشان است و آن اعتماد و احساس امنیت از در کنار شما بودن. نه اینکه متکی به مردان باشند، اما اگر اعتماد کنند مثل بال بلندت می کنند و به عرش می برندت. 

داشتم به این فکر می کردم که زن یعنی چه؟ شاید از زائیدن می آید. از خلقت و چه افتخاری بالاتر از این. در تاریخ آنچه مانده همان است که خلق شده و نه آنچه نابود گشته و زنان سرآمدان خلقتند. این چند وقته زنان کارها کرده اند کارستان و دور نباشد که تاریخ را این بار زنان ورق بزنند. 

پی نوشت: مسلماً آنچنان که همه جا جنس ناجور پیدا می شود در میان زنان نیز حتماً جنس ناجور هست اما این بر طریق طبیعتشان نیست آنچنانی که آفت بر طریق طبیعت درخت نیست. 

فریدون و فرخ...
ما را در سایت فریدون و فرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6zehnenaghesb بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 20 آبان 1398 ساعت: 11:37